پایگاه خبری صدای چورژی:براساس مطالعات صورت گرفته، خودکشی دومین علت مرگ و میر نوجوانان در جهان به شمار میآید و این مساله در حدی مطرح است که سازمان بهداشت جهانی (WHO)از سال ۲۰۱۳ برنامه مدون و مشخصی برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی نکات مهم در این زمینه به سراسر کشورها در نظر گرفته است زیرا میزان خودکشی در سنین ۱۰ تا ۲۴ سال بسیار دیده شده است.
سه دسته از عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی در بروز خودکشی در گروه سنی نوجوانان موثر است به طوری که عوامل فردی شامل ویژگیهای رفتاری و شخصیتی خود فرد، شرایط خاصی که نوجوان آن را تجربه میکند، کمبودها، شکستهای تلخ و سنگین، آزار جنسی و تجاوز در کودکی، طلاق و مرگ و میر والدین، مرگ دوست نزدیک و مشاهده صحنههای وحشتناک مانند تصادف و حتی مزاحمتهای خیابانی از جمله عوامل فردی موثر در بروز خودکشی قلمداد میشود.
همچنین باید توجه داشته باشیم که در حال حاضر و در شرایط فعلی جامعه عوامل اجتماعی نقش برجستهای در بروز خودکشی قشر نوجوان دارد و میتوان به موارد اجتماعی بسیاری برای بروز این پدیده اشاره کرد. احساس انزوا و طرد شدگی، بی انگیزگی، ناامیدی اجتماعی، سردرگمی و بلاتکلیفی، مشکلات تحصیلی، بحران اقتصادی، فضای معیشتی، زلزله، جنگ، بی خانمانی، احساس عدم موفقیت، خشونت در مدرسه، عدم استقرار و امنیت ناشی از شرایط اجتماعی، فشار و استرس تحصیلی، احساس بی عدالتی اجتماعی و تبعیض نوجوان را دچار سرخوردگی و و ناکارآمدی در حل مساله میکند که همه این عوامل منجر به بروز افسردگی و سوق دادن نوجوان به خودکشی میشود.
عوامل خانوادگی موثر در بروز خودکشی شامل شیوه دگرگونی ارتباط با والدین، قطع ارتباط عاطفی و دلبستگی و تعلق خاطر با والدین، اختلافات خانوادگی، تبعیض بین فرزندان، خشونت خانگی و ازدواج اجباری دختران منجر به خودکشی در افراد میشود.متاسفانه در یک ماه اخیر شاهد خودکشی نوجوانان و جوانانی بودیم که میتوان دلایل متعددی برای آن متصور شد به عنوان مثال بحران سنگین اقتصادی دهکهای پایین و گروههای کمتر برخوردار جامعه را فلج کرده و روز به روز به میزان تورم و گرانی و عدم دسترسی عمومی به نیازهای بنیادی و اساسی کاهش مییابد.
علائم فرد در معرض آسیب فروپاشی چیست؟
برخی از علائم خودکشی مانند عدم واکنش به تعریف و تمجید دیگران، عدم هیجان و تحیر از سوالات و صحنهها، بی حالی و خستگی، دشواری تمرکز و بی تفاوتی نسبت به امور، عدم توجه به موفقیتها و خروج از گروه همسالان به عنوان نشانههای عمومی قلمداد میشود اما برخی از علایم هستند که یک مددکار اجتماعی بلافاصله پس از شنیدن سخنان فرد میتواند استنباط کند که او در معرض آسیب فروپاشی شخصیتی قرار دارد به طوری که اگر یک مددکار برنامه ماه عسل را تماشا کرده بود از نوع اظهارات رضا و نگاهش به زندگی متوجه وضعیت روحی و روانی او میشد و شاید میتوانست با اقدام به موقع از بروز چنین اتفاقی پیشگیری کند.
هم اکنون بسیاری از نوجوان که به فضای مجازی و ابزارهای ورود به آن دسترسی دارند متاسفانه در معرض این بحران روحی هستند؛ همچنین ممکن است در آینده نیز به دلیل کمبود و ضعف امکانات مالی و احساس تبعیض و بن بستی که فرد را درگیر میکند شاهد خودکشی نوجوان دیگری باشیم زیرا فشارهای اقتصادی و بحران مالی خانواده روی احساسات نوجوان و جوان تاثیرگذار است و حتی گاهی نیازی به بیان این مشکلات از سوی والدین نیست چون فرزندان در درون خانواده متوجه فشارهای مالی میشوند.
متاسفانه احتمال میرود با موج سنگینی از پدیده خودکشی نوجوانان و جوانان روبه رو شویم و این پدیده تلخ نیازمند همکاری و همراهی همه بخشهای جامعه است.
وظیفه رسانه ها برای کاهش آسیبهای اجتماعی چیست؟
یکی از وظایف اصلی رسانهها در کشور اطلاع رسانی و آگاهی بخشی دقیق و درست به مردم است اما متاسفانه رسانههای ما فضای شادمانی و نشاط برای خانوادهها و به ویژه نوجوانان ایجاد نمیکنند و همواره محیط اجتماعی عبوس و تلخی را تجربه میکنیم در حالی که شبکههای اجتماعی برنامههای سرگرم کننده و بانشاطی را برای مردم فراهم کردهاند و فرد را از فضای خستگی و ناامیدی و شکست دور میکنند که به این ترتیب نقش رسانههای رسمی در رسانههای غیررسمی و مجازی تامین میشود.
علاوه بر این باید توجه داشته باشیم که اعتماد عمومی نسبت به رسانههای رسمی به ویژه رسانه ملی از بین رفته است و به همین دلیل بسیاری از مردم برای دسترسی به اخبار به سمت رسانههای غیررسمی روی آوردهاند و این امر ناشی از محدودیت انتشار اخبار در رسانههای رسمی و نیمه رسمی است. به طوری که افراد بجای اینکه اخبار مهم و موثق را از رسانههای رسمی دریافت کنند به رسانه های غیررسمی و مجازی روی آورده اند و خلا موجود در رسانههای رسمی از سوی دوربین های موبایلی و شبکههای مجازی پر شده است بر همین اساس رسانههای رسمی باید با پوشش همه جانبه اخبار و آگاهی رسانی دقیق اعتماد عمومی را برگرداند و با تحلیل مباحث و مسائل روز کشور مخاطبان خود را دوباره بازگرداند.
چطور کشور را از آسیب اجتماعی نجات دهیم؟
کشورهای اروپایی و توسعه یافته دارای عدالت اجتماعی در قالب سازمان رفاه به این موضوعات پرداختند و مددکاران اجتماعی فعالی دارند؛ واحد تامین اجتماعی در محلات مختلف شهر مقر دارد و به کمک مددکاران اجتماعی تمام محلات را رصد میکنند و از وضعیت همه افراد اطلاع دارند و مشکلات آنان را پیگیری میکنند اما در کشور ما خلا چنین سیستمی در جامعه ملموس است.
برهمین اساس ما هم در کشور به یک سازمان تامین و رفاه اجتماعی فعال و قوی نیاز داریم که مددکاران اجتماعی در آن فعالیت کنند مشکلات را رصد و علل افسردگی و طردشدگی را بررسی و رفع کنند زیرا به عنوان مثال در برنامه تلویزیونی رضا به صورت شفاف کمبود امکانات و نیازهای خود را مطرح کرد.
امروزه در ایران سازمانهای امدادی مانند سازمان بهزیستی، شهرداری، کمیته امداد و وزارت تعاون و رفاه اجتماعی وجود دارد اما به سازمانی فراگیر نیاز داریم که به صورت منسجم و فعال برای رفع آسیبهای اجتماعی و نیازهای گروههای آسیب پذیر جامعه اقدام کند زیرا هر کدام از سازمانهای یاد شده مسئولیت بخشی از کار را بر عهده گرفتهاند اما گروه زیادی از مردم در بخشهای محروم و ضعیف جامعه هستند که تحت پوشش هیچ یک از ارگانهای مربوطه قرار نمیگیرند و باید سازمانی فراگیر متولی اصلی رسیدگی به همه اقشار ضعیف و نیازمند باشد.